
جهانهای موازی
الیزابت هوول Elizabeth Howell
آیا جهان ما منحصربه فرد است؟ از داستانهای علمی تخیلی گرفته تا حقیقت علمی، مفهومی وجود دارد که پیشنهاد میکند جهانهای دیگری به غیر از جهان ما نیز وجود دارند که در آن جا همه انتخابهایمان به صورت حقیقیتی دیگر روی میدهند و ادامه مییابند.
این مفهوم تحت عنوان جهانهای موازی شناخته شده است و یک وجه از تئوری ستارهشناسی چندجهانی است. این ایده در کتابهای طنز، بازیهای ویدئویی، فیلمها و سریالهای تلویزیون فراگیر شده است. در واقع شواهد کمی مبنی بر چند جهانی وجود دارد. نخست فهم این مطلب سودمند خواهد بود که درک کنیم باور به پیدایش جهان به شکل امروزینش به چه صورت است.
حدود ۷/۱۳ میلیارد سال پیش، هر آنچه را از کیهان میشناسیم تکینی بی اندازه خرد بود. سپس مطابق تئوری مهبانگ برخی محرکهای ناشناخته سبب انبساط و تورم این تکین بینهایت کوچک در فضای سه بعدی شد. همانطور که انرژی بیاندازه این واتنش نخستین از حرارت افتاد، نور از میان آن آغاز به درخشیدن کرد. سرانجام ذرات کوچک قطعات بزرگتری (مانند کهکشانها، ستارهها و سیارهها) را ساختند که امروز میشناسیم.
پرسش بزرگ این تئوری این است: آیا ما تنها جهان در آن بیرون هستیم؟ با تکنولوژی حال حاضر محدودیتهایی برای مشاهده جهان داریم چرا که جهان منحنی است و ما داخل چیزی حباب مانند هستیم که باعث میشود نتوانیم بیرون را ( اگر چیزی آن بیرون وجود داشته باشد) ببینیم. دست کم پنج تئوری وجود دارد مبنی بر اینکه چندجهانی امکانپذیر است:
۱-جهانهای نامتناهی. ما دقیقاً شکل مکان-زمان را نمیشناسیم. یک تئوری برجسته این است که مکان-زمان خطی است و برای همیشه ادامه مییابد و همین امر امکان جهان بسیار را در بیرون فراهم میآورد. اما با داشتن این عنوان در ذهن این امکان نیز وجود دارد که جهانها میتوانند آغاز به تکرار خودشان نمایند.
۲-جهانهای حبابی. تئوری دیگر برای چند جهانی از “تورم مکرر”سرچشمه میگیرد. بر اساس پژوهش کیهانشناس دانشگاه Tufts الکساندر ویلنکین Alexander Vilenkin هنگامی که به مکان-زمان به عنوان یک کل نگاه شود برخی از بخشهای فضا مانند مهبانگ دست از تورم کشیده است. اما برخی نواحی دیگر همچنان بزرگتر میشوند. بنابراین اگر جهانمان را به عنوان یک حباب ببینیم آن را نشسته در میان جهانهای حبابی در فضا مشاهده میکنیم. آنچه درباره این تئوری جالب است این است که جهانهای دیگر میتوانند قوانینی کاملاً متفاوت با جهان ما داشته باشند چرا که هیچ پیوندی میان آنها وجود ندارد.
۳-جهانهای متعدد.شاید جهانهای چندگانه به عنوان بخشی از تئوری جهانهای متعدد از تئوری فیزیک کوانتوم پیروی میکنند ( اینکه ذرات زیراتمی چه رفتاری دارند). اگر از قوانین احتمالات پیروی کنید پیشنهادش برای شما این است که برای هر نتیجهای که میتوانید از تصمیمهایتان بگیرید گسترهای از جهانها وجود دارد که هر تصمیم یک نتیجه و عاقبت جداگانه دارد، پس در یک جهان شما شغلی را در چین می پذیرید. در جهانی دیگر، شاید در مسیر پرواز هواپیمای شما در محل متفاوتی فرود آمد و شما تصمیم گرفتید همان جا بمانید.
۴-جهانهای ریاضیاتی. یک راه محتمل دیگر کاوش، جهانهای ریاضیاتیست که به زبان ساده توضیح میدهد که ساختار ریاضی، بسته به جهانی که در آن ساکنیم، ممکن است دگرگون شود. به گفته پیشنهاددهنده تئوری مکس تگمارک Max Tegmark از MIT : در ساختار ریاضیاتی میتوانید چیزها را کاملاً مستقل از متعلقات انسانی آن توصیف نمایید. او در مقالهای که در سال ۲۰۱۲ نوشته بود گفت: “من واقعاً بر این باورم که جهانی در بیرون از اینجا وجود دارد که میتواند مستقل از من وجود داشته باشد حتی اگر بشری در آن نباشد.”
۵-جهانهای موازی. اگر به ایده مکان-زمان که صاف است برگردیم شمار آرایش ذرات ممکن است در چندجهانی دقیقاً به ۱۲۲^۱۰^۱۰ امکان مجزا محدود شود. بنابراین با تعداد نامحدود قطعات کیهانی، آرایش ذرات باید به صورت بینهایت در طول زمان تکرار شوند. این به این معناست که جهانهای موازی بیشمار و بینهایتی وجود دارند: قطعات کیهانی درست مانند ما هستند ( شامل شخصی دقیقاً مانند شما هستند) فیزیکدان مشهور استیون هاوکینگ پیش از مرگش در آخرین مقاله خود به مقوله چندجهانی پرداخته بود. این مقاله در ۲۰۱۸ درست چند ماه پس از درگذشت هاوکینگ انتشار یافت. درباره این تئوری او به دانشگاه کمبریج در مصاحبهاش که در واشینگتون پست منتشر شد گفت: ما محدود به جهانی تک و منحصر به فرد نیستیم بلکه یافتههایمان به کاهش چمشگیر چندجهانی به گستره کوچکتری از جهانهای ممکن دلالت دارد.
بحثهایی علیه جهانهای موازی
تئوری جهان موازی حاکی از آن است که زمینهای بینهایتی که کمی متفاوتتر از زمین ما هستند، وجود دارند. اما همگان درباره جهانهای موازی هم نظر نیستند. مقالهای در سال ۲۰۱۵ به دست اتان سیگل Ethan Siegal نوشته شد که با این ایده موافق بود که مکان-زمان میتواند تا بینهایت ادامه داشته باشد اما میگفت محدودیتهایی نیز در این ایده وجود دارد. مشکل کلیدی این است که عمر جهان زیر ۱۴ میلیارد سال است. بنابراین آشکار است که سن جهان ما بینهایت نیست و مدت محدودی دارد که همین باعث ایجاد محدودیت در شمار احتمالاتی برای آرایش ذرات میشود که متاسفانه احتمال وجود شمای دیگر را غیرمحتمل میسازد که سوار هواپیما شده و رهسپار چین گردد.
همچنین گسترش در آغاز جهان به صورت نمایی رخ داد چرا که “انرژی به ارث رسیده به سوی فضا” بسیار زیاد بود. اما در طول زمان آن تورم به گونهای آشکار کند شد – ذرات مادی ناشی از مهبانگ در حال گسترس نیستند. در میان نتایجش: این به این معناست که چندجهانی سرعتهای متفاوتی از تورم دارند و در زمانهای گوناگونی( بلندتر یا کوتاهتر) متورم میگردد. کاهش این احتمالات در جهانها مشابه ماست. سیگل گفت: حتی با کنار گذ اشتن موضوعاتی مانند این که ممکن است شمار بینهایتی از ارزشهای محتمل برای ثابتهای بنیادی ذرات و تعاملها وجود داشته باشد و حتی کنار گذاشتن تفسیر اینکه آیا تفسیر چندجهانی واقعیت فیزیکی ما را توصیف میکند حقیقت مهم این است که شمار نتایج محتمل به سرعت رشد مییابد- حتی سریعتر از رشد نمایی- مگر آنکه تورم واقعاً در زمان بینهایتی رخ دهد، جهانهای موازی مشابه جهان ما وجود ندارد.
اما به جای دیدن چنین کمبودی از جهانهای دیگر به عنوان محدودیت، این دیدگاه فلسفی را انتخاب کنید که چقدر مهم است منحصر به فرد بودنتان را جشن بگیرید. توصیه سیگل آن است که دست به انتخابهایی عاقلانه بزنیم که هیچ پشیمانی برایمان به جا نگذارد. چرا که هیچ واقعیت دیگری وجود ندارد که در آنجا خود رویاییتان نقشی بر عهده داشته باشد و بنابراین شما تنها شخصی هستید که آن انتخابها را به وجود میآورید.
