
“پیشرفتهای” تکنولوژیکی و فرسایش جامعه
گلن گیهر
Glenn Geher
پنج تکنولوژی مدرن که ما را در مسیر بدی قرار میدهند
ما معمولاً تکنولوژیهای تازه را به عنوان “پیشرفتی” واقعی میبینیم که همانطور که از ویژگی تعریفکننده تکنولوژی بر میخیزد منطقی نیز به نظر میآید. چرخ به نیاکان ما اجازه داد تا اقلام بزرگ را در مسافتهای طولانی جابجا نمایند. آتش کنترل شده به آنها کمک کرد تا غذایی آماده کنند که میتوانست نسبتاً راحتتر هضم گردد، و سرانجام تکنولوژی راکت بشر را به سطح کره ماه رساند. مطمئناً در بسیاری از مواقع حرکت تکنولوژی همگام با پیشرفت است.
دیدگاه فرگشتی (تکاملی) بر درک شرایط بشر، چشم انداز مهمی را در ماهیت تکنولوژی فراهم میآورد. به طور خلاصه چشم انداز فرگشتی حاکی از آن است که هنگام فکر درباره مشکلات انسان، سودمند است که این حقیقت را در نظر بگیریم که ذهن انسان برای شرایط مدرن تکامل نیافته است، بلکه شرایط نیاکان ما سهم اصلی را در این شکلگیری داشته است.
وجهی مهم از این تفکر به این حقیقت مرتبط است که کشاورزی و “تمدن” نسبتاً تازه هستند چرا که طی دوهزار سال اخیر رشد یافتهاند. پیش از آن همه ابنای بشر در دستههای کوچکننده کوچک زندگی میکردند. آنها فقط غذاهای طبیعی میخورند و لزوماً ورزش فراوانی در طول روز داشتند. افزون بر آن مطمئناً زندگیشان نیز بدون تلفن هوشمند و اینترنت بود. روانشناسی تکاملی ما شکل گرفت تا آن شرایط پیش-زمینی را با هم مطابقت دهد. همانطور که در مورد هر سازوارهای صدق میکند، هنگامی که بشر نمونههای شدید “عدم مطابقت تکاملی” را از سر میگذارند اغلب به مشکل برمیخوریم.
به همین دلیل که درخت نخل در حیاط جلوی خانه ما در نیویورک نمیتواند دوام بیاورد انسان نیز اغلب در شرایط مدرن- شرایطی که با سازواره تکامل یافته سازگار نیست- دوام نمیآورد. درختان نخل در آب و هوای نسبتاً گرم سازگاری دارند. از دیدگاه تکاملی که به قضیه نگاه کنیم هر تکنولوژی تازهای باید بر حسب این متن تکاملی بزرگتر در نظر گرفته شود. بسیار محمتل است که برخی از تکنولوژیها شاید تنها منافع کوتاه مدت برای افراد داشته باشند در حالی که سهواً پیامدهای فاجعهباری در دراز مدت به بار میآورند. لازم است ما نسبت به این نوع از موقعیت آگاه باشیم همانطور که تجارتهای بزرگ از آن غافل نیستند و محصولاتی را تولید میکنند که بهرهای کوتاه مدت دارند.
تکنولوژیهای مدرن به عنوان محرکی ابر معمولی
از دیدگاه تکاملی “محرک ابرمعمولی” نسخه اغراق شدهای از برخی محرکهاییست که آن سازواره تکامل یافته تا به آنها پاسخ دهد چرا که چنین پاسخی در طول تاریخچه تکاملی آن سازواره با ارزشهایش مطابقت یافته است. مشهورترین مثال از این دست از کارهای دانشمند رفتارشناس نامدار نیکو تینبرگن Niko Tinbergen سرچشمه میگیرد که درباره ماهی آبنوس نر به پاسخی پرخاشگرانه به رنگآمیزی قرمز دیگر ماهیهای نر آبنوس است. او نسخه ابرمعمولی از محرک قرمز آفرید، تنها با درست کردن ماهی مصنوعی که بزرگتر و پر رنگتر از ماهی آبنوس نر معمولی بود.
تینبرگن دریافت که اساساً ماهی اثر هر چه “قرمزتر، رفتار بیشتر” را نشان میدهند. این گونه که محرک ابرمعمولی با سهم بزرگتری از رنگ قرمز منجر به رفتارهای پرخاشگرانهتر، قویتر و منسجمتر میگردد. درسی که از این آزمایش آموخت این بود: پاسخهای رفتاری تکامل یافته میتوانند توسط تکنولوژی ربوده شوند. اگر ماهی به گونهای تکامل یافته که به رنگ “قرمز” حمله کند، آنگاه هر شخصی میتواند محرکی “ابرقرمز” بیافریند که منجر به پاسخ رفتاری حتی قویتر نیز بشود.
معلوم میشود که انسانها نیز در این زمینه رفتاری مشابه ماهیهای نر آبنوس دارند. تکنولوژیهایی که گرایشهای تکامل یافته را میربایند همین الان هم دور و برتان وجود دارند. صنعت غذایی طعمی را که نیاکان ما تکامل یافته بودند تا دوست بدارند متوجه شده و آنها را در مواد غذایی خوشمزه اغراق میکنند. صنعت بازیهای کامیپوتری فهیمده چه نوع تجربیاتی مراکز لذت مغز ما را فعال میکنند و محرکهایی ابرمعمولی فراهم آورده تا نسخههای اغراقآمیز محرک را ارائه دهد.
این چیزها احساس خوبی را در لحظه پدید میآورند چرا که این همان کاریست که تکنولوژی انجام میدهد: آنها روانشناسی تکاملی ما را نه برای منافع درازمدت ما که برای سود شرکت خودشان استثمار مینمایند. مک دونالد واقعاً برایش مهم نیست که میلک شیکش سهم قابل توجهی در بحران سلامتی مدرن در ایالات متحده دارد. آنها دست آخر به سود خودشان میاندیشند. در زیر به پنج نمونه از تکنولوژیهای مدرن میپردازیم که ممکن است برگرفته از دیدگاه روانشناسی تکاملی باشند. چند تا از این تکنولوژیها روانشناسی تکاملی ما را در راستای منافع شرکت خود میربایند که اغلب هم برای سلامت ما در دراز مدت زیانبارند.
پنج “پیشرفت“ تکنولوژیکی که ممکن است ما را به مقصد بدی برسانند
- غذاهای فراوری شده
پژوهشی که به تازگی انجام پذیرفته در رابطه با میزان غذای فراوری شده که توسط آمریکاییان مصرف میشود نتایج نگرانکنندهای را گزارش میدهد. بیش از ۶۰% از غذایی که میخوریم فراروی شده است. با توجه به اینکه پیش از پیدایش صنعت کشاوری، یعنی حین سهم بزرگی از تاریخچه تکاملی بشر، تمام غذاهایی که خورده میشد طبق تعریف طبیعی بودند، این آمار خبر از بهم خوردن تعادل را در این موضوع میدهد. در شرایط نیاکان ما در ساوانای آفریقا، که میتوانیم ردپای نیاکانمان را بیابیم، خشکسالی و قحطی متداول بوده است. تحت چنین شرایطی ترجیح غذایی موادی با درصد چربی و شکر بالا بود تا بشر آن دوره بتواند در استخونهای خود چربی بیشتری ذخیره کند و تا قحطی بعدی دوام بیاورد. امروزه چنین ترجیح غذایی اغلب مرگبار است و منجر به نتایج تندرستی زیانباری مانند دیابت نوع دو و بیماریهای قلبی- عروقی میگردد.
- پورنوگرافی
پورنوگرافی مثالی آشکار از فراهم آوردن محرکی ابرمعمولیست. مردان تکامل یافتهاند تا جذب ویژگیخاصی در اندام زنانه گردند، چرا که چنین جاذبهای منجر به افزایش رابطه جنسی میگردد و سرانجام موفقیت باروری را آسان میسازد. صنعت پورن این محرکها را میگیرد و آنها را تا یک نقطه بالا و پایین میآورد. در حالی که این موضوع که پورنوگرافی به راستی برای افراد و جامعه زیانبار است یا نه در کانون بحثهای دانشگاهی است و چند مطالعه منتشر شده دریافته است که اعتیاد به پورنوگرافی بر حسب فیزیولوژی مغزی ما اعتیادی واقعیست. افزون بر آن پورنوگرافی ظاهراً با نتایج رابطهای زیانبار مانند طلاق نیز مرتبط است، به این صورت که هر چه استفاده از پورنوگرافی بالاتر باشد احتمال اینکه آن رابطه به جدایی بیانجامد بالاتر است. از دیدگاه محرکهای ابرمعمولی چنین نتایجی دور از انتظار نیستند.
- بازیهای ویدئویی
هر چیزی درباره بازیهای ویدئویی جنبهای از روانشناسی تکامل یافته را به یاد ما میآورد. ما تکامل یافتهایم تا موجوداتی وظیفه محور باشیم چرا که آنها هستند که کارها را به انجام میرسانند و احتمال بالاتری دارد که دوام بیاورند و سرانجام دست به تولید مثل بزنند. اگر مانند من متولد دهه ۱۹۸۰ باشید پکمن و استرویدز را میشناسید که درباره به پایان رساندن وظایف بودند. یک بازی دیگر! یک سطح دیگر! میدانم که میتوانم به سطح بعد برسم، میدانم! بازیهای ویدئویی مانند فورتینت سطح بالاتری نسبت به بازی قدیمی پکمن دارد. آنها اغلب شامل یک جزء اجتماعی، ریسک بالا، ائتلافهای انسانی و شخصیتهای جذاب هستند. آنها عناصری دارند که بر روی جایگاه اجتماعی متمرکز است. چرا کودکان ما به این بازیهای احمقانه معتاد میشوند؟ چون این بازیها انطباق روانشناختی تکامل یافته آنها را میربایند.
- تلفنهای هوشمند
اگر به راستی معتاد به گوشی هوشمندتان نیستید خودتان را جزء افراد خودشانس در نظر بگیرید. اخیراً در یک نظر سنجی در شبکه CNN درباره نوجوانان در آمریکا مشخص شد که بیش از ۵۰% آنها به گوشیهای هوشمندشان معتاد هستند. همه ما میدانیم که آن نیم دیگر نیز دروغ میگویند! باید اعتراف کنم من بسیار بیشتر از آنچه آرزویش را دارم تلفنم را چک میکنم. اینها به شدت اعتیادآورند! و روانشناسی تکاملی دلیلش را به ما میگوید. مانند مورد بازیهای ویدئویی، گوشیهای هوشمند نیز چیزهای بسیاری دارند که ما تکامل یافتهایم تا بر روی آنها متمرکز شویم. رابطه جنسی؟ رابطه عاطفی؟ موقعیت اجتماعی؟ خانواده؟ چیزهایی که شادتان میکند؟ چیزهایی که هیجانزدهتان میکند؟ چیزهایی که باعث شگفتی شما میشوند؟ رفتارهای پرخطر؟ با گوشیهای هوشمند دسترسی به این چیزها بیش از هر زمان دیگریست.
- کاناپه
فکر میکنید آمریکاییها چه مدت زمانی را به طور میانگین بر روی کاناپههایشان لم میدهند؟ بسیاری از ما بیش از یک دست کاناپه در خانهمان داریم. اما همه ما سعی داریم خانهمان را تبدیل به جایی راحت کنیم. غیر از این است؟ واژه “خانه” در واقع درباره آسایشی هست که ما در منازلمان تجربه میکنیم. من هم عاشق خانهام هستم و بنابراین در جایگاه قضاوت در این باره قرار ندارم. اما تحت شرایط نیاکانمان، پیش از پیدایش صنعت کشاوری و “تمدن”، افراد روی کاناپههایشان نمینشستند. در تمام طور دوره تاریخ تکامل که سهم بزرگی در تاریخ ما دارد، ورزش یک انتخاب نبود. نشستن روی کاناپه و تماشای برنامههای بیمحتوای تلویزیون، نوشیدن نوشابه و خوردن چیپس نیز امکانپذیر نبود. در واقع تخمین زده میشود که الگوی ورزشی نیاکان ما حاکی از آن بود که طی مسافت ۲۰ مایلی در روز رویدادی عادی بود. افزون بر آن همانطور که در مورد دیگر حیوانات صدق میکند ما نیز به گونهای تکامل یافتهایم تا از موقعیتهایی سود ببریم که در واقع لازم نباشد انرژی مصرف کنیم.
از نظر نیاکان ما استراحت و لمیدن هر موقع که امکانش باشد و ذخیره انرژی برای فعالیتهای فیزیکی آینده ایده خوبی بود. در دنیای امروز و در جایی که همه ما میتوانیم به آسانی روزی را داشته باشیم که مسافت پیمودهمان کمتر از ۲ مایل باشد و برای ده ساعت یا همین حدود روی صندلی راحتی لم بدهیم، چنین گرایشی به استراحت، هر وقت که موقعیتش پیش آمد، بسیار ناسالم است. ما محیط پیرامونمان را بیش از اندازه راحت آفریدیم! و همه تکنولوژیهایی که باید راحتیمان را افزایش دهد، شامل درب پارکینگهای الکترونیک که مجبور به پیاده شدن از خودرو نباشیم، صندلیهای گهوارهای، نتفلیکس و کاناپههایمان که هزاران دلار خرج روی دستمان گذاشته است، بر خلاف این حقیت کار میکند که بدن ما به گونهای تکامل یافته تا در طور یک روز تحرک فراوانی داشته باشد.
سخن آخر این است که در برابر تکنولوژی هوشیار باشید. پیشرفتهای تکنولوژیکی اغلب مزایای کلی کوتاه مدتی با هزینههای کلی ( و اغلب نامرئی) درازمدت دارند. کمپانیهای سازنده چنین تکنولوژیهایی مردم را ترغیب به خرید محصولاتشان مینماید. آنها انگیزه چندانی ندارند تا نگران پیامدهای بالقوه زیانبار و دراز مدت مرتبط با محصولاتشان باشند. چارچوب تکاملی زمین بازی را هنگام فکر به تکنولوژی دگرگون میکند. لازم است که به پیامدهای انسانی و دراز مدت آنها آگاه باشیم. و باید این را نیز از خود بپرسیم که تکنولوژی از چه راهی مشغول بهرهکشی از روانشناسی تکاملی به نفع شرکت خود است. همیشه چیزی برای فکر کردن وجود دارد هنگامی که برای تعطیلات به خرید میروید.

مترجم
ثریا مرعشی