
نگرانی درباره انتخاب درست
خوشنودی از انتخابهایتان در زندگی، به شیوه تصمیمگیریتان بستگی دارد. اخیراً مطالعهای در The journal of personality and psychology به چاپ رسیده است که نگاهی به پریشانی بالقوهای انداخته که در نتیجه تصمیمگیریست. آنچه دریافتهاند آن بود که تصمیمگیری تنها زمانی استرسزاست که بیش از اندازه درگیر انتخاب گزینه درست باشید. آنچه آدمی را مستعد نگرانی میسازد “شیوه” تصمیمگیریش است و بس. خبر خوب این است که پژوهشگران راهی را پیشنهاد میکنند که میتوانید با آن جهتگیریتان در تصمیمگیری را به گونهای مدیریت نمایید که دیگر کاری دشوار و ترسناک به نظر نیاید.
مشخصات شیوههای تصمیمگیری گوناگون
پژوهش در روانشناسی شخصیت نشان میدهد که افراد متفاوت به شیوههای متفاوتی نیز اقدام به تصمیمگیری میکنند. در حالی که این گفته ممکن است بدیهی به نظر آید مفهومی به نام نظریه حالت نظمدهنده regulatory-mode theory حاکی از آن است که دو شیوه اصلی برای تصمیمگیری در هر زمان معینی وجود دارد.
در یک گروه به نام تصمیمگیری “ارزیابی محور” خود را در حالتی مییابند که بیش از اندازه درگیر انجام کار “صحیح” هستند. افرادی که تمایل به تصمیمگیری به شیوه ارزیابی محور دارند اغلب نسبت به حقیقت و انجام کارها به راه مناسب، وسواسی بیش از اندازه دارند. هر گاه دریافتید که دوست دارید “به جای شاد بودن، برحق “باشید احتمال بیشتری دارد که در حالت ارزیابی محور باشید. از سویی دیگر تصمیمگیری جابجایی محور از جابجایی و تغییر الهام میگیرد. افرادی که به این شیوه تصمیمگیری میکنند مصمم هستند و به چابکی اقدام به انجام کارها مینمایند. در حالی که گروه ارزیاب محور بیش از اندازه نگران گام نخست خود هستند جابجایی محورها نیمی از راه را پیمودهاند.
به تکیه کلام نایک فکر کنید: فقط انجامش بده!
نویسندگان این مطالعه پیشبینی میکنند که گرایشهای مزمن در هر دو شیوه تصمیمگیری به نگرشهای متفاوتی منجر میگردد. آنچه دریافتند این بود که افرادی با تمایل بیشتر به شیوه ارزیابی محور، مستعد تجربه استرس بیشتری هستند نسبت به اشخاصی که گرایششان جابجایی محور است. احتمالاً میخواهید بدانید کدام شیوه بهتر است.
آنچه نویسندگان دریافتند این بود که هنگام تصمیمگیریهای روزانه (مانند لیست انجام کارها یا تصمیمگیری درباره شام امشب) شیوه جابجایی محور به نظر گزینه بهتری میرسد، چرا که نه تنها سریعتر است بلکه احتمال انجام کار نیز در آن بیشتر است و اغلب حس رضایت بیشتری به دنبال دارد. همانطور که جریان زندگی به پیش میرود شما نقشهتان را آغاز میکنید و آن را دنبال مینمایید. با توجه به آشفتگی گسترده روانی ناشی از تصمیمگیری به شیوه ارزیابی محور، پژوهشگران پیشنهاد میکنند این تصمیمگیری را فقط برای تصمیمهای بزرگ مانند سرمایهگذاریهای مالی و تصمیمهایی که زندگی را دگرگون میسازند کنار بگذارید.
مطالعات و یافتهها
در مطالعه نخست نویسندگان میخواستند آزمایش کنند که آیا افراد مستعد حالت نظمدهنده در حین تصمیمگیری، سطح استرسشان را پیشبینی مینمایند یا خیر. به همین سبب مطالعه نزدیک تعطیلات سال نو میلادی آغاز شد و از شرکتکنندگان خواستند از میان کاتالوگ زمستانی برای دوستانشان هدیه انتخاب کنند. به منظور تعیین اینکه آنها ارزیابی محورند یا جابجایی محور، پرسشنامهای را پر کردند. سپس پژوهشگران از شرکتکنندگان خواستند عواطف مثبت یا منفیای که حین فرایند خرید هدیه تجربه کردند به صورت عدد گزارش کنند و دشواریهایی را که با روبرو بودند بسنجند. آنها دریافتند افراد ارزیابی محور نسبت به جابجایی محور مستعد عواطف منفی بیشتری هنگام تصمیمگیری برای خرید بودند.
مطالعه دوم نیز همین الگو را دنبال کرد اما این بار به دنبال این بود که چنین تاثیراتی چگونه در یک رویداد مهم زندگی نقش بازی میکند. برای این کار پژوهشگران از ۶۷ عروس پیش از برگزاری مراسم ازدواجشان درباره حالت نظم دهندهشان پرسید. سپس از آنها خواست تجربیات شخصی و نیز تصمیمگیری برای مراسم ازدواجشان را به یاد بیاورند. آنها دریافتند عروسهایی با گرایش ارزیابی محور متحمل نگرانی بیشتری برای آن روز بزرگ بودند و نسبت به جابجایی محورها با دشواری بیشتری رویارو بودند.
مطالعه سومی نیز صورت گرفت با این هدف که آیا یافتههای پیشین میتواند بازتابی از تصمیمگیریهای سیاسی باشد یا نه. طی انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال ۲۰۱۶ پژوهشگران از شرکتکنندگان خواستند چگونگی انتخابهایشان را توصیف کنند و حین این کار به عواطفشان نمره بدهند. آنها به میزان دشواری و خوشنودیشان از تصمیمی که گرفته بودند نیز نمره دادند. یافتههای این مطالعه هم مانند مطالعات پیشین موید این مطلب بود که ارزیابی محورها استرس بیشتر و رضایتمندی کمتری را با تصمیم نهاییشان تجربه کردند.
در مطالعه چهارم به بررسی حالت نظمدهنده با تصمیمگیری در متن “اولویت وظایف” پرداخته شد. بار دیگر به شرکتکنندگان پرسشنامهای داده شد تا حالت نظم دهندهشان را مشخص کنند. سپس از آنها خواستند یک فهرست متشکل از پنج مورد تهیه و موارد را به ترتیب اولویت لیست کنند. درباره ترتیب اولویت وظایف نیز پرسشهایی از آنها شد. نتایج این مطالعه نیز بیانگر این بود که افراد ارزیابی محور متحمل پریشانی بیشتری حین اولویتبندی وظایف میشوند.
در مطالعه پنجم اوضاع جالبتر شد! این بار هم همان اولویتبندی وظایف به کار برده شد اما شرکتکنندگان به دو گروه تقسیم شدند و پیش از پر کردن پرسشنامه به ترتیب زیر آماده شدند:
گروه اول گفتگویی به ظاهر علمی شنیدند که در آن درباره اهمیت احتیاط و دقت وسواسآمیز مبالغه شده بود در حالی که گروه دیگر متنی را خواندند که از اهمیت “انجام دهنده” و “کننده” بودن در آن سخن به میان آمده بود. چنین رویکردی به پژوهشگران اجازه داد تا از راه آزمایش ارزیابی کنند که آیا اثر سببی یا انفعالی در شیوه تصمیمگیری اثر مستقیم دارد یا نه. این بار نیز همان یافتههای پیشین تایید شد و بازتابی از این موضوع بود که افراد ارزیابی محور نسبت به جابجایی محور متحمل استرس فراوانتری میگردند.
کاربردهای نتیجهای: وفق دادن شیوه تصمیمگیری
- تعیین شیوه تصمیمگیری در شما
اینکه شیوه تصمیمگیریتان را بسنجید اهمیت به سزایی دارد.چرا که با فهم آن میتوانید مطمئن باشید در جای مناسب به “شیوه مناسبی” تصمیم میگیرید. پژوهشگران در روانشناسی شخصیت راههایی برای تعیین عناصر کلیدی دارند که هر دو حالت نظم دهنده را در بر میگیرد.
این را امتحان کنید: به پنج مورد زیر از یک تا پنج نمره بدهید ( ۱= شدیدا موافقم، ۵= شدیدا مخالفم) سپس امتیاز خود را جمع بزنید ( عدد کل ۲۵ است)
- با انجام کارها حتی اگر به معنی تلاش مضاعف باشد مشکلی ندارم
- من معتاد به کار هستم
- درست پیش از رسیدن به یک هدف هیجان زیادی را تجربه میکنم
- از فعالانه انجام دادن کارها بیشتر لذت میبرم تا صرفاً مشاهده کردن
- در هنگام انجام یک کار به وظیفه بعدی فکر میکنم
اکنون به پرسش زیر پاسخ دهید.
- زمان زیادی را صرف بررسی خصوصیات مثبت و منفی خود میکنم
- بسیار زیاد از خود انتقاد میکنم و نسبت به آنچه میگویم بسیار خودآگاهم
- اغلب فکر میکنم تصمیمها و انتخابهای دیگران اشتباه است
- اغلب از کار خود و دیگران انتقاد میکنم
- هنگامی که فردی را ملاقات میکنم جنبههای گوناگونی از او را مورد ارزیابی قرار میدهم ( مانند قیافه، دستاوردها، موقعیت اجتماعی و لباس)
پس از جمع کردن امتیازها در دو بخش بالا، دو عدد را با هم مقایسه کنید. هر کدام که به عدد ۲۵ نزدیکتر بود بیانگر شیوه تصمیم گیریتان است.
این مقایسه را در موقعیتهای بعدی به یاد داشته باشید، چرا که نقطه آغاز خود را خواهید دانست
۲– موقعیتی را که در آن هستید برآورد کنید
به منظور تعیین اینکه بر چه اساسی بهتر است تصمیمگیری نمایید نخست باید نوع تصمیمهایتان را ارزیابی کنید. تصمیمهایی با ریسک بالا بهتر است با گرایش ارزیابی محور سنجیده شوند این در حالیست که تصمیمهایی که ریسک کمتری دارند با گرایش جابجایی محور به شیوه بهتری گرفته میشوند.
تصمیمهایی با ریسک بالا به وسیله موارد زیر تعریف میشوند:
پاسخی واحد و تعریف شده ( بله یا نه) دارند
خطی دقیق میان درستی و نادرستی دارند
چنانچه نادرست باشند پیامدی آنی برای خود شخص یا دیگران دارند
تصمیم هایی با ریسک کم به وسیله موارد زیر تعریف میشوند:
پیامدهای عمومی یا ویژه به همراه ندارند
بیشتر برای خود شخص معنا دارند تا دیگران
هیچ پاسخ منفی یا مثبت واضحی ندارند
در آخر شایان ذکر است که هنگامی که نوع تصمیمگیریتان را معین ساختید زمان آن است که شیوه تصمیمگیریتان را مطابق شرایط مدیریت نمایید چرا که میخواهید ذهنیتی را به سطح آورید که مناسب آن موقعیت است.

مترجم
ثریا مرعشی