
چگونه مسائل را همانگونه که هستند بپذیریم
اگر با دقت به پیرامونتان نگاهی بیاندازید درمییابید که پذیرش روندی رو به جلو دارد و ما یکی از میلیونها طراح این روند هستیم. یک بوم، چند قلممو و رنگهایی که چشم بشر قادر به دیدن آنهاست در این میان وجود دارند. این نکته را نیز در مییابیم که برخی از رویدادها، قوانین و روابط علت و معلولی، صرفاً همانگونه که هستند وجود دارند. شما میتوانید تنها بر روی بوم خود نقشی بیافرینید چرا که برای هر یک از ما بومی جداگانه موجود است. هر بوم لبههای خودش را دارد و این همان محدودیتهای واقعی و مرزهای طبیعی ماست. پس به جای ستیز با این محدودیت و مرزها به آن به چشم راهنما نگاه کنید. همه کاری که میتوانید انجام دهید این است که تصمیم بگیرید چه موقع آغاز کنید. این تنها راه کنار آمدن با محدودیتهای زندگیست.
- نفسی عمیق بکشید در حالی که بازدمتان آهسته و همراه لبخندی از روی علاقه به این زندگیست.
- سپاسگزار و قدردادن باشید که تنها مسئول غوغای دلپذیر زندگی نیستید. خردی برتر و قلبی گشوده راه را پیش چشمانمان گسترانیده است و همه راهها بنا بر دلیلی پیش روی ما قرار دارد، حتی اگر اکنون علتش را در نیابیم. مردمان این کره خاکی به رغم همه اشتباهاتشان همواره بهترین نیت را دارند، پس تلاش کنید که خواهان شفافیت اعمال و کردارشان باشید. چه بسیار رفتارهایی که به ظاهر ناپسند باشند اما در بطن ماجرا چیزی جز نیکخواهی نیابید. همیشه میتوانیم برای ایجاد مفاهمه از راههای بهتری وارد شویم. بنابراین با خوشقلبی و احترام امور را آنگونه که هستند بپذیرید.
- به یاد داشته باشید هر آنچه مورد نیازتان است در درونتان با خود به همراه دارید. شما راهتان را خواهید یافت تنها اگر کمی تلاش کنید که زندگی را آنگونه که هست در بر بگیرید و آن موقع شما درک میکنید که با این نگاه پذیرنده چگونه کائنات از راههایی شگفتانگیز مسیر پیش رو را برایتان روشن میگرداند.
- پیوسته به خود یادآوری کنید از هیچ چیز به گونهای کامل اطلاع ندارید. پس ممکن است با آنچه امروز درگیرش هستید ظرف مدت ۵ دقیقه یا ۱۵ سال بعد در تصویری بزرگتر ببینید و دریابید چیزی که همین حالا گیج و کلافهتان کرده است کاملاً معنادار و همسو با رویدادهای پر اهمیت زندگیتان است. شاید تجربیات دیروز شما برای فردی دیگر چارهساز باشد. بی شک در مسیر رشد گام خواهید برداشت و خودتان را به گونهای شفافتر ابراز مینمایید و اجازه میدهید راحت بودنتان با خود بر زندگی اطرافیانتان هم تاثیرگذار باشد. گذر زمان بسیاری از افکار ما را دستخوش دگرگونی میکند.
- اگر در جایگاه ستیزهجویی با رویدادهای زندگیتان باشید تنها به خود آسیب میرسانید. در هر حال جریان زندگی برای هیچ یک از ما متوقف نمیشود، پس بهتر آن است که با دیدی باز و مثبت و با روحیهای دلیر نگاهمان به پیش رو باشد.
- برای خودتان مشخص کنید که در رابطه با این رویداد مایلید چه کاری انجام دهید. فراتر از چارچوب همیشگی خود بیاندیشید و تنها توقفگاهتان هنگامی باشد که امکان آسیب به خود یا دیگری وجود داشته باشد. ابتکار عمل به خرج دهید و به صدای خردمندتر و شفافتر درون خود گوش بسپارید. به آنچه دربارهاش به خودتان افتخار میکنید بیاندیشید. هنگامی که درون خود به صلح رسیده باشید برایتان فرقی ندارد بیرون از خود اوضاع بر چه منوال میگذرد چرا که به راحتی به آنچه نیاز دارید دست خواهید یافت. این همان راهیست که در پیش نگاهتان میدرخشد، بیشتر از همه به شما حس درست بودن جهت حرکتتان را میدهد و نیز کمترین مانع ممکن را دارد.
- دریابید که انگیزه و نیرو محرکه شما چیست و اینکه آیا این نفسانیت شماست که برایتان تصمیم میگیرد یا خیر. نفس آدمیزاد گرایش به رویدادهای نمایشی دارد و معمولاً اوضاع را ناآرام و آشفته میسازد. آیا شیوه اندیشیدنتان از جایگاه قلب و مرکز وجودتان سرچشمه میگیرد و از نقطهای که بهترین را برای همه میخواهد و خواهان آسیب به هیچ کس نیست؟ آیا عشقی به همراه انصاف، اصالت و بی نیازی اعمالتان را همراهی میکند؟ برای گرفتن درخشانترین نتایج لازمست پاسختان به این پرسشها مثبت باشد.
- خودتان، نقاط مثبت و منفی وجودتان را بشناسید و در نتیجه نقشه راهتان را طبق این دانستهها به پیش ببرید و ببینید که چگونه میتوان عاداتی مثبت و ثمربخش را جایگزین عادتهای ناسالم کرد. راهتان را با نور وجودی زیبا، منحصر به فرد و شگفتانگیزتان تابناک سازید. معترف و بالاتر از آن پذیرای بخشهایی از خودتان باشید که در حال حاضر دوستشان ندارید تا به شفای ذهنی و درونی برسید.
- آغوشی باز و گرم برای خودتان داشته باشید. به همین سادگی و راحتی.
- برای گرمترین، مهربانترین و خوشنودترین حالتی که میخواهید باشید سرمایهگذاری ( نه صرفاً مالی) کنید.
آنچه به عنوان ضعف در وجودمان میشناسیم حساسیت فطرت درونی ما و حاصل تجربیات ما در زندگیست که دست به انتخابش زدیم. در واقع اگر میشد ” بیش از اندازه حساس” نباشیم چه کسی بود که آنرا انتخاب نمیکرد؟! خوشبختانه راههایی وجود دارد که با به کارگیری آنها میتوانیم از پس شرایط طاقتفرسا برآییم.
شناسایی واکنشهای خود
- عواطفتان را بازتاب دهید. آیا واکنش شما به همراه خشم، نگرانی، مورد اهانت واقع شدن، شرم یا ناامیدیست؟ چرا این موقعیت یا نظر به خصوص خشم شما را برمیانگیزد؟ آرام کردن خود در این شرایط کار دشواریست اما هر چه ذهنآگاهی بیشتری داشته باشید بهتر میتوانید از پس آن موقعیت سخت برآیید. برای مثال اگر پس از عنوان کردن نظرتان در یک دورهمی دوستانه، شخصی از آشنایانتان با دیدگاه شما مخالفت ورزید ممکن است به طور ناگهانی خشمگین شوید: این خشم میتواند به این دلیل باشد که از اشتباه کردن شرمسار شدهاید، اما زمان دادن به خودتان برای تعیین اینکه دقیقا چرا از کوره دررفتید نخستین گام مهم در فائق آمدن به آن احساس است.
- نقش خودتان را در آن موضوع تحلیل کنید. اگر به گونهای تکرارشونده احساساتتان به دست شخص یا موقعیت خاصی جریحهدار میشود حتما برای این امر علتی وجود دارد. هیچ کس نمیتواند همیشه تقصیرکار باشد و اشتباه کند، اما به سادگی همیشه دلیلی برای همه این وضعیتها وجود دارد. اگر در گذشته متحمل آسیب روانی شده باشید و روشهای کنار آمدن با آن تا به حال برایتان چارهساز نبوده است بهتر است از کمک مشاور بهره بگیرید.
- همیشه کاری را انجام دهید که مطمئنید برای شما بهترین است و منجر به بهروزیتان میگردد، نه آنکه دیگری گفته است که به آن نیاز یا در آن زمینه کمبودی دارید. بسیاری از افراد در این جهان هستندکه واکنش قابل درک شما به محرکی منفی را حساسیت بیش از اندازه میخوانند. نکته قابل توجه این است که هیچ کس در هیچ مقام و منصبی نمیتواند به شما بگوید باید احساستان درباره چیزی آنگونه باشد که او میخواهد.
در اینجا هیچ پاسخ درستی وجود ندارد. ممکن است در شرایطی استرسآور به سر ببرید که با موضوع مهمی مرتبط باشد یا تشخیص دهید که آن مسئله در چارچوب آن لحظه خاص از اهمیت ناچیزی برخوردار است. اصولاً داشتن عیب و نقص هیچ ایرادی ندارد. بسیاری از افراد متحمل آنچنان فشاری میگردند تا در هر لحظه کاملترین و بهترین باشند و این فشار بیش از حد و غیرضروری منجر به درونی نمودن هرگونه انتقادی میگردد که به نوبه خود سبب آشفتگی بیمورد میشود. احساس نیاز به کامل بودن در این لحظه ما را از ارتباط با افراد پیرامونمان باز میدارد و احساسات منفی و سنگینی را در وجودمان ماندگار میسازد که از وجودشان آگاه نیستیم.
تطبیق در لحظه حال
- نفس عمیقی بکشید. درست است که این کار کلیشهایست اما کلیشه بودنش به دلیل کارساز بودنش است. اغلب وقتی که میخواهید واکنش نشان دهید نفستان را نگه میدارید یا تنفسی کوتاه و سطحی دارید. پس هنگامی که با موقعیتی دشوار روبرو هستید چند نفس آرام و عمیق بکشید، به گونهای که عضلات دیافراگم و شکمی خود را درگیر کنید.
- در لحظه حال بمانید و به گذشته و آینده کاری نداشته باشید. به تعویق انداختن یا به به کلی نادیده گرفتن افکار و احساسات منفی چاره کار نیست. درباره این بیاندیشید که هم اکنون چگونه به رتق و فتق امور میپردازید. معمولاً مسائل مختصر و کم اهمیت روی هم انباشته میشوند و به اشتباه چنین برداشت میشود که دارای وزن و اهمیت زیادی هستند. هر مسئله استرسزایی را میتوان به اجزاء کوچکتر تقسیم کرد و آنگاه آن بخش کوچک را مدیریت نمود.
- خودتان را ابراز کنید. خروج اندکی از بخار آب اغلب میتواند جلوی سر رفتن کتری را بگیرد، گفتن از احساسات نیز همین ساز و کار خودش را دارد. چیرگی بر حساسیت بیش از اندازه به این معنی نیست که مجبورید خونسرد، بیروح و بیاحساس باشید. بیشتر مواقع لازمست هنگامی که گفتگو برایتان راحت است حرف خود را بزنید چرا که پس از آن ممکن است در شرایطی بدون اندیشیدن به پیامد نظرمان چیزی بگوییم که سبب تیرگی و دلسردی درروابطمان شود. در غیر این صورت پس از گذشت مدتی در اثر انباشته شدن مسائل و موارد رسیدگی نشده به جایی میرسید که مسئلهای بسیار پیش پاافتاده چنان فشاری بر روانتان میآورد که واکنشی به شدت نامتناسب خواهید داشت. اجازه ندهید مسائل ریز و درشت شما را از درون بفرساید. به موقع اجازه بروز احساساتتان را بدهید تا بر روی هم انباشته نگردند.
- کمی فاصله بگیرید. به راحتی از موقعیت فیزیکی که برایتان ناخوشایندست برای لحظاتی فاصله بگیرید. مناسبتر آن است که بدون اطلاع از جمعی تنشزا جدا شوید اما اگر حین گفتگو در رویدادی اجتماعی هستید بگذارید دیگران بدانند که برای لحظاتی قصد دارید از آنها فاصله بگیرید. این حرکت به پایداری ادراکتان از آن موقعیت میانجامد، به ویژه اگر در آن وضعیت دچار شرم یا آسیبپذیری میشوید. هواخوری یا استفاده از سرویس بهداشتی هر دو عذرهایی موجه و قابل قبولند.
- بپذیرید کار بر روی حساسیستهایتان به خودی خود پیشرفت و حرکتی رو به جلو محسوب میشود. این پیشرفت الزاماً در آغوش گرفتن احساسات ناخوشایندتان نیست، بلکه درباره پذیرش این است که در بخش اندکی از زندگیتان درگیرش هستید و به هر صورت در حال گذر از گذشتههایتان هستید. شما از هر لحظهای گذر خواهید کرد چرا که گزینه دیگری پیش رو ندارید.
ابتکار عمل را به دست بگیرید و برای داشتن روزهای بهتر پیشگام شوید
- از ارزیابی غیرمنصفانه شبکه دوستان و آشنایتان بپرهیزید. چنانچه از یکی از اعضای خانواده، همکاران یا برخی موقعیتها انتظار دارید که اثری منفی بر رویتان بگذارد سعی در شناسایی آن وضعیت و رابطه داشته باشید. اگر دوستی پیوسته نظراتی منفی در مورد آشپزی یا انتخابهای زندگیتان ابراز میکند و موجب حساسیت بیش از اندازه شما میشود درباره این موضوع با او گفتگو کنید یا تصیمی قاطع برای خارج شدن از دایره دسترسش را بگیرید. این رویه را در مورد سایر شبکههای اجتماعی نیز در پیش بگیرید. پستهای مشکل برانگیز فیسبوک، توئیتر و اینستاگرام را به حالت مخفی درآورید. این کار برای هیچ کدام از شبکههای اجتماعی یادشده قابل ردیگری نیست. صادقانه با دوستان و عزیزانتان صحبت کنید اما آگاه باشید که به میان کشیدن این مسائل ممکن است منجر به پاسخهایی عاطفی از هر دو طرف ماجرا گردد. پس با علم به برانگیختن حساسیتهای احتمالی به پیش روید. از سویی دیگر به یاد داشته باشید که اجتناب به عنوان یک راهبرد هرگز سودمند واقع نخواهد شد، چرا که باعث ریشهدار شدن عواطف منفی و رشد آنها در بخشهای بزرگتری از مغز میشوید. به هر حال باید تمایزی میان اجتناب از مسئله و فاصله گرفتن از آن صورت گیرد. اجتناب تلاشی برای ناآگاهیست در حالیکه فاصله گرفتن انتخابی فعال برای از میان برداشتن مشکلات است.
- هرگز درون خودتان عقبنشینی نکنید. سرکوب احساستان تنها جایگزین کردن یک مشکل با مشکلی دیگرست.
- سرگرمیها و تفریحهایتان را دنبال کنید. انجام آنچه عاشقش هستید نه تها بهترین راه مشغول کردن ذهن است، بلکه بخش مهمی از مراقبت از خود نیز محسوب میشود. درباره اهمیت سرگرم نمودن خویش و رها کردن مسائل استرسزا هر چه گفته شود کم است، وگرنه گیرافتادن و سقوط در مارپیچ دشواریها کار آسانیست.
- ذهن و جسمتان را با انجام تمرینهای یوگا درگیر کنید. از دیرباز اثر مثبت فعالیت فیزیکی بر خلق و خو و دیدگاه انسان شناخته شده است و تاثیر مراقبه در حل و فصل مسائل عاطفی نیز بیاندازه است. هیچ نیازی به دنبال کردن کلاسهای سازمان یافته نیست اما انجام تمرینهای روزانه و دستورالعملهای رسمی میتواند ثمرات اضافه برای یک روان درهمریخته فراهم آورد.
- در جستجوی حمایت باشید. حضور افراد هنگامی که آسیبپذیر و خسته شدهاید بیاندازه ارزشمندست. برخی اوقات به تها چیزی که نیاز دارید این است که کنار دوستی بنشینید و به همراه او ببینید مسائل استرسآورتان تا چه اندازه ابلهانه بوده است. غیرمعمول نیست که پیش از درددل با دوستانتان حس سنگینی حضور داشته باشید اما دلسوزی برای خود و عذرخواهی مدام چارهساز نیست.

مترجم
ثریا مرعشی